لغت “Mammoth” یک واژه انگلیسی است که در زبان فارسی به معنای “فیلهای بزرگ” استفاده میشود. این واژه از ریشه شناسی یونانی “mammōthos” به معنای “به اندازه انسان شیر خوردن” گرفته شده است. تلفظ این واژه به صورت زیر است:
/mæməθ/
ماموتها گونهای از حیوانات خرسی بودهاند که در دوران یخبندان زندگی میکردند. آنها از اندازه بزرگ و فرم بدنی قوی برخوردار بودند و در مناطق سردسیر جهان پراکنده بودند. ماموتها دارای خراجیهای بزرگ و منحصر به فردی بودند که از دندانهای بلند به نام “خراجیهای ماموت” شناخته میشوند.
ماموتها در تاریخ زمین حدود ۴٫۸ میلیون سال پیش ظاهر شدند و تا حدود ۴٬۵۰۰ سال پیش در برخی مناطق جهان زندگی میکردند. آنها در طول این دوره زمانی تغییرات فراوانی در شکل و اندازه خود داشتند. ماموتها در پایان دوره یخبندان به دلیل تغییرات آب و هوایی و شرایط زیستی نامساعد، از بین رفتند.
در زمان حاضر، واژه “Mammoth” به عنوان یک صفت نیز استفاده میشود تا به چیزهای بسیار بزرگ، حجیم و قدرتمند اشاره کند. به عنوان مثال، میتوان به “یک پروژه ماموتی” اشاره کرد که به یک پروژه بزرگ و پیچیده اشاره دارد.
مترادفهای واژه “Mammoth” عبارتند از: بزرگ، حجیم، ضخیم، قدرتمند.
متضادهای واژه “Mammoth” عبارتند از: کوچک، ناچیز، ضعیف.
مثالهای دیگری از استفاده این واژه در جملات به شرح زیر است:
1. The construction of the new stadium was a mammoth undertaking, requiring years of planning and a large workforce.
(ساخت و ساز استادیوم جدید یک پروژه ماموتی بود که نیازمند سالها برنامهریزی و نیروی کار بزرگی بود.)
2. The company’s profits have grown to mammoth proportions in the past year.
(سود شرکت در سال گذشته به اندازههای بسیار بزرگی رشد کرده است.)
3. The mammoth ice sculpture at the winter festival was a sight to behold.
(مجسمه یخی ماموت در جشنواره زمستانی چشم نوازی بود.)
4. The team faced a mammoth challenge in the championship game, but they managed to come out victorious.
(تیم در بازی قهرمانی با یک چالش بزرگ روبرو شد، اما موفق شدند به پیروزی برسند.)
با توجه به توضیحات گفته شده، میتوان گفت که واژه “Mammoth” به عنوان یک اسم و صفت در زبان انگلیسی استفاده میشود و به معنای “فیلهای بزرگ” و “چیزهای بزرگ و قدرتمند” است.