لغت “Bristle” به معنای “موی سفت و خشن” است. این واژه از ریشهٔ قدیمی “brustl” در زبان آلمانی مشتق شده است. تلفظ آن به صورت /ˈbrɪsəl/ است.
معانی و کاربردها:
1. موی سفت و خشن: مثلاً موهای سخت و خشن در صورت یک شخص.
2. خشم و عصبانیت: به طور مجاز، به معنای بروز خشم و عصبانیت قابل توجه در شخصیت یا رفتار فردی یا گروهی است.
مثالهایی از کاربردها:
1. His beard bristled with anger. (ریش وی از خشم سفت و خشن شد.)
2. The dog’s fur bristled when it saw a stranger. (موهای سگ سفت و خشن شد وقتی غریبهای را دید.)
3. The politician’s comments made the audience bristle with anger. (نظرات سیاستمدار باعث شد تماشاگران از خشم عصبانی شوند.)
مترادفها: prickle, spike, thorn, quill
متضادها: smooth, soften, calm
تاریخچه و ریشه شناسی:
ریشهٔ واژه “bristle” به زبان آلمانی با ریشهٔ قدیمی “brustl” بازمیگردد. این واژه در زبان انگلیسی در قرن ۱۴ میلادی وارد شده است.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفادهٔ واژه “bristle” در ادبیات انگلیسی در قرن ۱۴ میلادی ثبت شده است. این واژه در آثار ادبی مانند شعرها و نثرها به کار رفته است.
توضیحات گرامری:
“bristle” یک فعل است که میتواند در زمان حال، گذشته و آینده به کار رود. به عنوان مثال:
– حال ساده: The cat bristles when it sees a mouse. (گربه وقتی موشی را میبیند، موهایش سفت و خشن میشود.)
– گذشته ساده: Her hair bristled with excitement. (موهای او از هیجان سفت و خشن شد.)
– آینده ساده: The dog will bristle if you approach it aggressively. (اگر به سگ به شدت حمله کنید، موهایش سفت و خشن خواهد شد.)
به طور کلی، “bristle” یک واژهٔ جالب و چندمعنی است که در متنها و مکالمات مختلف به کار میرود و به توصیف موها، عصبانیت و خشم میپردازد.